وابسته نشو

هیچ وقت یه هیچ چیزی  کورکورانه وابسته نشو

نباید بگی اگه اون نباشه نمی تونم زندگی کنم

نباید بگی

چون که زندگی می کنی

  نیاز نیست که  حرفای پر مدعا بزنی

مثلا هیچ وقت زیاد دوست نداشته باش

چون اون اگه کمتر دوستت داشته باشه دلت می شکنه

و معمولا هم اون خیلی کمتر از اونی که تو دوستش داری دوستت داره

اگه زیاد دوستش نداشته باشی 

زیاد هم اذیت نمی شی

اگه زیاد احساس  مالکیت نکنی 

به همون اندازه هم احساس متعلق بودن نخواهی داشت

این می تونه همه چیز باشه

نه فقط عشقت

دفتر کارت

میزت

تلفنت

حتی کارت ویزیتت

حتی دست و پاتو هم نباید زیاد مالک بشی

طوری رفتار می کنی که انگار مال تو نیستند

آخه ببین اگه هیچ چیزی نداشته باشی 

هیچ نگرانی هم برا از دست دادنش هم نداری

طوری رفتار می کنی که انگار اگه اونا نباشن هم می تونی زندگی کنی

مثلا توی خونت زیاد اسباب و اثاثیه نداشته باش

که راحت و سبک همه جا بری بدون وابستگی

خوب اگه می خوایی مالک یه چیزایی باشی

 اونجایی که آسمون  با سقف خونه ها هم سطح میشه رو صاحب شو

آسمون هارو صاحب شو

خورشید رو

ماه رو 

ستاره ها رو

 مثلا  ستاره قطبی میشه ستاره تو

می گی 

" اون ماله منه"

اگه واقعا می خوایی حتما ماله تو باشه به تو تعلق داشته باشه

مثلا رنگین کمون می تونه مال تو باشه

اگه قرار تو متعق به چیزی باشه 

متعق به رنگ ها باش

مثلا رنگ نارجی

یا

صورتی 

و یا

می تونی متعلق به بهشت باشی

بدون اینکه زیاد متعلق باشی و یا تعلق داشته باشی 

باید زندگی کنی

انگار که هر لحظه قرار از مشت بپره

و در همین حال انگار که کل زندگی رو با تو خواهد بود

در ارتباط باهاش خواهی بود و خواهی زیست

اما از یه گوشش باید بگیری 

نه همش رو