Friday, August 24, 2007

فساد اخلاقي

با هم اومده بودن استخر ...يكي بدني استخواني و قيافه اي نچندان جالب داشت و رفيقش قدش كوتاه تر و بدني پر و ورزيده و موهاي كم پشت..طبق اون حس مشابهي كه داشتم با اونا تو همون لحظه اول فهميدم كه ...از جنس خود من هستن ..البته با خيلي تفاوت...چون نمي دونستن....كه همجنسگرا هستن...و نمي دونستن رفتارهايي كه ميكنن...........حتي براي من هم عادي نبود...خيلي واسه هم عشوه و ناز مي كردن ...يه عشق و حال خيلي بالا...و اساسي..حسوديم مي شد ...واقعا حسوديم ميشد..زير دوش كه كلا باز بود از هر طرف موهاي همو فرم مي دادن ..مي خنديدن..آب كه مي ريخت رو صورتشون اونو پاك مي كردن ..انگار دارن تو سن بازي مي كنن و خيلي هم طبيعي با كسي هم كار ندارن...به بدن هم دست مي زدن..يه جوري بهم نيگا مي كردن كه من فكر مي كردم همين الان لب مي گيرن از هم .!؟رفتم سوناي بخار كمي نشستم ناراحت بودم كه من چرا نبايد اين طوري باشم من كه خودمو كشف كردم...تو همين دقايق بود كه تو اون بخار غليظ دو نفر اومدن داخل با هم شديم 3 نفر ..نمي دونم هنوز واس خودم سئواله كه آيا منو نديدن يا ديدن و فهميدن از من ضرري نمي رسه...خلاصه اون ورزشكار نيشست و پسرش يا بگم عشقش هم نشست رو پاهاش و شروع كردن شديد لب رفتن ..انگار اصلا تنها بودن ..يه طوري لب مي گرفتن كه ...داشت گريم مي گرفت....به همه جاي هم دست ميزدن ....شاهد يه عشق حرفه اي و يه سكس صادقانه مبتدي بودم ...با يه گرماي خاصي لب همو مي خوردن...يهو يكي اومد زود خودشونو جمع كردن ..پا شدن... از لحاظ ...هيچي عادي نبودن ...با همون غير عادي بودن ك/ي/ر رفتن داخل محوطه...اين سومين بار بود كه مي ديدمشون تو اون استخر...و پشت سرشون رفتم مشكلي بوجود نيومد رفتن تو آب و باز ناز كردن و حال كردن ولي بخاطر گزارش به مديريت توسط سايرين و فقط به خاطرجرم عاشق بودن به هم ديگه نديدمشون ..و از كاركنان علت رو پرسيدم گفتن ...مدير گفته وقتي اونا اومدن بگيم استخر پر...ميگن فساد اخلاقي داشتن.؟هر كجا هستن با هم باشن ....هميشه
من يك همجنسگرا هستم