Wednesday, August 8, 2007

who am i?

سلام
من از اونجايي كه يادم مي ياد هميشه به هم نوع هاي خودم علاقه داشتم...شده گريه كنم تا صبح شده بغل هم تا صبح بخوابيم ...ولي خوب بقول يكي از دوست ها هنوز خودم با اين مسئله شايد اونقد كه بايد كنار ميومدم نتونستم ولي با افتخار مي تونم بگم خيلي از موانع رو رد كردم ...خيلي...جامعه دوستان خانواده حتي خودم...و شايد تو ولي بالاخره تونستم يك بالانسي ايجاد كنمو تو اين نبرد نامردانه روزگار شايد بارها و بارها به خاطر احساساتم شكست خوردم ...تا جايي كه نا پاي مرگ پيش رفتم تا جايي كه هنوز هم كه هنوز مورد تمسخر حتي خانواده هستم....چندين بار از من خانوادم خواستن كه برم دكتر ...تا جايي كه بهم گفتن مغزم خرابه...خيلي دردآور خيييييلي شايد واسه خيلي هاتون اتفاق افتاده واس منم همين طور ولي نميشه بيانش كرد حتي آخرين بار با پدرم بخاطر پارتنر چندين سالم دعوام شد...پدرم ميگه يك روز كشته ميشي ...يك روز ميري تا بميري ...هيچ وقت يادم نميره ..هيچ وقت ولم نمي كنن كه يادم برن..همتونو از همين جاي آزاد مي بوسم...باهم باشيم و براي هم باشيم...من هر هفته پست ميزارم.....نظر دادن يادتون نره

من يك همجسگرا هستم

No comments: