Friday, October 26, 2007

بهانه ندهيم دست مردم


بعضي ها واقعا شورش رو در ميارن
هم آبروي خودشون
و
هم آبروي
همجنسگراها رو ميبرن
نمي دونم يا اونا از مانيستن يا ما از اونها نيستيم
خارج از اين دو حالت نيست
.
..
...
تو يه عروسي بوديم
مهمون بودم و زياد نمي شناختم بقيه رو
راستي من الان سه روزه كه تهرانم
خلاصه آقا ...نشسته بودم كه يكي اومد تو...در همون نگاه اول ...فهميدم از ماست
.
نشست و هي چشمش اين ور اون ورو مي پاييد
تا حدي تابلو كرد كه
يكي از بچه ها اومد و بهم گفت :بيچاره تو خط كيره كه من باهاش بحث كردم كه اون جاي خود داره
.
.
.
ولي راست مي گفتن انگاري اصلا نه آدم ديده ...نه مرد هيكلي ديده ...هيچي نديده
...خلاصه آقا بعد مدتي يكي از پسرايي كه خودم خوب مي شناسم
اومد كنار گفت اين مردك اصلا معلوم نيست كيه
و
ديگه اينكه تا حالا به پنج نفر از بزرگاي جمع ...تلفن داده ....
خيلي ناراحت شدم ...خيلي خيلي
و اونجارو ترك كردم ....موقع برگشن يعني بيست دقيقه بعد
اونجا نبود پرسيدم
گفتن
بيرونش كرديم
چرا؟
به چه بهايي؟
اونجا بود كه فهميدم
از ما نبوده
بلكه
از ماست كه بر ماست
كمي خودمون جمع كنيم....كمي باور كنيم كه هر چند ما خودمون ميگيم كه "ما عادي هستيم" ولي
با رفتار هاي پر خطر آبروي هر چي همجنسگراست رو نبريم
طعمه نشيم...نمي خوام اعدام بشيم
نمي خوام شلاق بخوريم
نمي خوام مارك بزنن رو ما ...حتي رو خودت تو
به خدا سخت نيست
ايران اروپا نيست
نويسنده هاي بزرگي تو همين مملكت كه مارك روشنفكر بودن رو اسمشون مي درخشه
از ما به عنوان كوني و ابنه اي و نمي دونم چي چي اسم ميبرن
نگين كه چرا من دارم اين حرف هارو ميزنم ....چون نمي خوام خود سانسوري كنم ...و يا همون خود فريبي
اين ديد جامعه ماست نسبت به ما
كمي جمع كنيم....كمي كنترل كنيم

حيف حيف به اون دلهاي پاك ...تن هاي ناز ....چشم هاي معصوم
حيف



No comments: